به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان حالا بفرمائید چه کاسهای زیر این نیم کاسه است!؟ نوشت:
روزنامه شرق در شماره دیروز خود (۱۶ بهمن ماه ۱۴۰۰) مصاحبهای با خانمها، ابتکار، شجاعی و مولاوردی داشته است. در بخشی از این مصاحبه، خانم ابتکار به گونهای غیرمنتظره که احتمالاً از یک ماموریت قبلی حکایت دارد! میگوید: «داستان ملاقات با سوروس ساختگی بود و فرد اتهامزننده هم اقرار کرد»! خانم ابتکار که میداند دروغ بزرگی گفته است بلافاصله از موضوع خارج میشود و درباره آن هیچ توضیح دیگری نمیدهد. در این خصوص گفتنیهایی هست. بخوانید!
۱- ماجرای ملاقات آقای خاتمی با جرج سوروس (سرمایهدار صهیونیست آمریکایی و پشتیبان و تامینکننده مالی فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸) را نگارنده بر اساس شواهد و اسناد غیرقابلانکار مطرح کرده بودم و آقای خاتمی برای رد گم کردن از اینجانب شکایت کرده است ولی از آنجا که از اسنادی که در اختیار داریم با خبر است جرأت پیگیری شکایت خود را نداشته و هنوز هم ندارد. چرا که افشای این اسناد، از پشت صحنه آمریکایی- اسرائیلی فتنه ۸۸ پرده بر میدارد.
۲- خانم ابتکار نمیگوید چه کسی ماجرای این ملاقات وطنفروشانه را اتهام ناروا (!) دانسته و به قول ایشان به دروغ بودن آن اعتراف کرده است!؟ اگر طرح این ملاقات از جانب نگارنده بوده است -که بوده است- باید انکار آن نیز از سوی اینجانب صورت گرفته باشد و حال آنکه بنده بیش از یک زونکن از اسنادی در اختیار دارم که در انجام این ملاقات کمترین تردیدی باقی نمیگذارد. برفرض که فردی ادعا کرده باشد که ماجرای این ملاقات را او مطرح کرده و دروغ هم بوده است! که باید گفت این فرد سَر پیاز بوده یا تَه پیاز!؟ و در کدام نقطه از ماجرا قرار داشته است!؟ آنچه در میان است ماجرای ملاقات خاتمی با جرج سوروس صهیونیست و اسناد غیرقابل تردیدی است که انجام این ملاقات را تائید میکند. حالا اگر به کسی ماموریت داده باشید که ادعا کند داستان ملاقات را او مطرح کرده و دروغ بوده است! چه تغییری در اصل ماجرا پدید میآورد!؟ درباره اسناد چه میگویید!؟ ضمناً علاوهبر اسناد فراوانی که از این ملاقات حکایت میکند، کیان تاجبخش که از جانب جرج سوروس برای تسهیل فتنه ۸۸ انتخاب شده و در ایران حضور داشت نیز بعد از بازداشت در مصاحبه تلویزیونی خود به این ملاقات اعتراف کرده است.
۳- یک بار در پاسخ به انکار این ملاقات از سوی مدعیان اصلاحات، خطاب به آنها نوشته بودیم چرا از آقای ظریف نمیپرسید!؟ و توضیح نداده بودیم چرا باید از آقای ظریف بپرسند! اما، اکنون اعلام میکنیم که آقای ظریف نیز که در آن هنگام نماینده ایران در سازمان ملل بود، در ملاقات آقای خاتمی با جرج سوروس حضور داشته است. آقای ظریف تاکنون در اینباره سکوت کردهاند و با شناختی که نگارنده از آقای ظریف دارم تصور میکنم که ایشان نخواسته است با انکار این ملاقات مرتکب دروغ شده باشد.
گفتنی است که در مرداد ماه ۱۳۸۸ «کیان تاجبخش» مشاور «بنیاد سوروس» در چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده اغتشاشات فتنه ۸۸، از دیپلماسی «مسیر دو» (Track Two) میان چهرههای سیاسی ایرانی و آمریکایی با حمایت مالی «بنیاد راکفلر» و «بنیاد سوروس» پرده برداشت و از جمله، گفت؛ «اگر ما یکی از اولین نمونههای این برگزاری ارتباط، [را] سفر آقای «عطریانفر» به بنیاد سوروس ببینیم، میتوانیم نهایتا [آن را در] ملاقات مستقیم جناب آقای «خاتمی» همراه با جناب آقای «ظریف» با آقای «سوروس» ببینیم، بنابراین، این یک ارتباط مستمری بوده که ادامه داشته است.».
۴- با توجه به اسنادی که کمترین تردیدی در انجام ملاقات یاد شده باقی نمیگذارد، اصرار آقای خاتمی بر انکار ملاقاتش با جرج سوروس را میتوان اعتراف ایشان به زشتی و پلشتی اقدامی دانست که مرتکب شده است. جرج سوروس یک کلانسرمایهدار صهیونیست است که به تامینکننده منابع مالی کودتاهای رنگی در کشورهای مخالف آمریکا شهرت دارد و خود او نه فقط این واقعیت تلخ و استکباری را انکار نمیکند، بلکه با افتخار نیز از آن یاد میکند. سوروس مدیر ارشد شورای روابط خارجی آمریکا، شریک اقتصادی بنیادهای اعانه ملی برای دموکراسی (NED)،
و خانه آزادی (FREEDOM HOUSE)، بنیانگذار موسسه جامعه باز (OPEN SOCIETY INSTITUTE)، صاحب موسسه مالی بینالمللی فاند منیجمنت (FUND MANAGEMENT) و... است. سوروس کینهتوزی خود علیه اسلام و دشمنی با انقلاب اسلامی را پنهان نمیکند. او بعد از شکست فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ که در آن نقش ویژهای داشت، در مصاحبهای گفته بود؛ قول میدهم که تا پایان سال جاری (سال ۲۰۱۰) جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد!
۵- اکنون این سؤال از آقای خاتمی در میان است که مگر بین شما و جرج سوروس چه موضوعات و مسائلی رد و بدل شده است که از افشای آن نگرانید تا آنجا که ترجیح میدهید اصل ملاقات را انکار کنید!؟ هویت سوروس به عنوان دشمن سرسخت اسلام و انقلاب اسلامی کاملاً شناخته شده است و حضور پررنگ شما به عنوان یکی از سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ نیز قابل انکار نیست. آیا ملاقات شما و جرج سوروس با فتنه ۸۸ بیارتباط بوده است!؟ فتنه ۸۸ با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی شکل گرفته بود و تمامی مراحل آن با فرمول کودتاهای مخملی انطباق داشت تا آنجا که ما در کیهان تمامی مراحل فتنه را از قبل پیشبینی میکردیم. بدیهی است که فقط خداوند تبارک و تعالی از غیب آگاه است بنابراین پیشبینیهای ما از نوع غیبگویی نبود، بلکه به علت آگاهی ما از فرمول کودتاهای مخملی بود. به عنوان مثال از قبل میدانستیم که نقطه هدفگذاری شده فتنه انتخابات نیست، و به همین علت تیتر یک روزنامه کیهان روز چهارشنبه ۲۰ خرداد۱۳۸۸ اینگونه بود «این هشدار جدی است: آخرین پرده سناریوی افراطیون آشوب پس از شکست».
و ... بعدها، فتنهگران از اصل ماجرا پرده برداشتند با شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»! هدف واقعی سران و اصحاب فتنه (بخوانید آنچه جرج سوروس و سایر مدیران بیرونی فتنه در پی آن بودند) را برملا کردند. جناب خاتمی حتماً به خاطر دارند که بعد از حماسه ۹ دی که نقشه آمریکایی- اسرائیلی فتنه را نقش بر آب کرد، ریچارد هاوس مسئول شورای روابط خارجی آمریکا با تاسف گفت؛ دوستان ما در ایران (یعنی همانها که نتانیاهو از آنها با عنوان بزرگترین سرمایه اسرائیل یاد کرده بود)، خیلی زود به پایان ماجرا پرداختند. یعنی خیلی زود شعار یاد شده را سر دادند!
اکنون باید گفت؛ مگر خواست جرج سوروس دقیقاً همان نبود که سران و اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ انجام دادند!؟ بنابراین حق مسلم مردم است که بدانند در ملاقات آقای خاتمی با جرج سوروس صهیونیست چه گذشته است که مدعیان اصلاحات (البته برخی از آنها و نه همه آنان) از افشای آن تا این اندازه هراس دارند!؟ مگر آقایان شعار نمیدادید که دانستن حق مردم است!؟ خُب حالا بفرمائید زیر این کاسه چه نیم کاسهای بوده است!؟